کیو کیو بنگ بنگ
صلات ظهر مرداد / هوای پخته ی منگ
دوتا بچّه ی بی خواب / ته یه کوچه ی تنگ
با یه تفنگ چوبی / یه تیر کمون یه مشت سنگ
میرفتیم جنگ دشمن / come on کیو کیو بنگ بنگ
چقدر سرخ پوست کشتیم / تو اون کوچه ی بن بست
چه فصل ساده ای بود / برادر خاطرت هست؟
برای خواندن ادامه شعر به ادامه مطلب برید
به همین واژ? تبدار قسم دوستت خواهم داشت
به همین قلب گرفتار قسم دوستت خواهم داشت
به دل خسته و بیمار قسم دوستت خواهم داشت
به تو و لحظهی دیدار قسم دوستت خواهم داشت
به همین حسرت بسیار قسم دوستت خواهم داشت
فاصله یه حرف ساده اس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
ما میخواستیم از درختا کاغذ و قلم بسازیم
بنویسیم تا بمونیم پشت سایه جون نبازیم
آینه ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت با نوک خنجر «زنده باد درخت» نوشتیم
زنگ خوش صدای تفریح واسمون زنگ خطر شد
همه چوبای جنگل، دسته تیغ تبر شد
فاصله یه حرف ساده اس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
اگه حرفمو شنیدی جنگل رو نده به پاییز
کاری کن درخت باغچه تن نده به خنجر تیز
با جونه ها یکی شو قد بکش نگو که سخته
جنگل تازه به پا کن هر یه آدم یه درخته
فاصله یه حرف ساده اس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
فاصله یه حرف سادس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
ما میخواستیم از درختا کاغذ و قلم بسازیم
بنویسیم تا بمونیم پشت سایه جون نبازیم
آینه ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت با نوک خنجر «زنده باد درخت» نوشتیم
زنگ خوش صدای تفریح واسمون زنگ خطر شد
همه چوبای جنگل، دسته تیغ تبر شد
فاصله یه حرف ساده اس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
فاصله یه حرف سادس، بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه، شنیدن یا نشنیدن ؟
نفرین به عشق
وقتی مجنون دیگه میلی
نداره برای لیلی
وقتی لیلی جای مجنون
پیش فرهاد میره خیلی
وقتی فرهاد جای شیرین
به جای اون عشقه دیرین
میره جای ویس رامین
من میگم نفرین به این عشق
شماها هم بگین آمین
زندگی فرصت بس کوتاهیست
نا بدانیم که مرگ
آخرین نقطه پرواز پرستوها نیست
مرگ هم حادثه ایست
مثل افتادن برگ
تا بدانیم
که پس از خواب زمستانی خاک
نفس سبز بهاری جاریست