توصیه های خداوند به انسان
سوره ء مبارکه انعام آیات 151-152
*شرک نورزیدن لاتشرکوا به شیئا...
* احسان به پدر و مادر و بالوالدین احسانا...
*بازداشتن خود از کشتن فرزندان لاتقتلوا اولادکم......
*بازداشتن خود از آلودگی جنسی لاتقربوا الفواحش....
*نگاه داشتن حرمت خون انسان لاتقتلوا النفس التی...
*بازداشتن خود از تصرف در دارائی یتیمان لاتقربوا المال الیتیم...
*عدل گرایی در پیمانه و میزان اوفوا الکیل والمیزان...
*وفای به عهد وبعهدالله اوفوا....
ای کاش در ختم انعام هایی که میگیریم به معنای آیات دقت کنیم تا صحت بسیاری از احادیث بزرگان دین را در آیات قرآن ببینیم.
به امید روزی که به این توصیه ها عمل کنیم و راه مستقیم را دریابیم.
امام صادق (ع) فرمودند:
مَن أذنَبَ ذَنباً وَ هُوَ ضَاحِکٌ دَخَلَ النَّارَ وَ هُوَ باک
هر کس مرتکب گناهی شود در حالی که خندان است (در روز قیامت) با چشم گریان به آتش دوزخ در افتد.
(جهاد با نفس، ح 376)
تسبیح حضرت ولیعصر(عج) (یکی از اذکار تسبیح آن حضرت)
سبحان ا... عدد خلقه، سبحان ا... ارضی نفسه، سبحان ا... مداد کلماته، سبحان ا... زنه عرشه و الحمد لله مثل ذلک.(1)
خداوند را به عدد تمام مخلوقاتش تسبیح می کنم. و پاکیزه می دانم او را در حدی که رضای ذات اقدس وی در آن است. خدای را به تعداد و شمار? کلماتش تسبیح می کنم و همچنین ستایش می کنم ذات مقدسش را، دور می دانم و همچنین او را مثل همین تسبیحها، حمد و شکر می نمایم.
پی نوشت:
1- الصحیفة الهادیه، ص124
از شیخ بهلول پرسیدند که چه وقت میشود به حضور آقا امام زمان، ارواحنا فداه، مشرّف شد؟
فرمودند: با تقوا باشید؛ وقتی که بین شما و حضرت سنخیّت باشد. سپس فرمودند: دیدن امام زمان، روحیفداه، مهم نیست، مهم این است که او ما را ببیند. خیلیها هم علی علیهالسلام را دیدند اما دشمن او شدند. اگر کاری کردیم که نظر آنها را جلب کنیم، آن ارزش دارد.
خضر(ع) نیازمند دیدار او!
علی بن محمد بن عبدالرحمان شوشتری می گوید: روزی گذارم به قبیلل «بنی رواس» افتاد. به یکی از دوستان رواسیم گفتم: خوب است به مسجد صعصعه برویم و نماز بخوانیم، زیرا در ماه رجب نماز خواندن در این مکان های مقدس که محل قدوم ائمه(ع) است، بسیار مستحب است.
با هم به مسجد صعصعه رفتیم، کنار در مسجد شتری که رحل و جهاز داشت خوابیده بود که زانوانش را بسته بودند. وارد مسجد شدیم، مردی را دیدیم که لباس و عمامه ای حجازی پوشیده و مشغول خواندن دعایی است- که مضمون دعایش در خاطرمان نقش بست- آنگاه سجده ای طولانی نمود و رفت.
من به دوستم گفتم: حضرت خضر(ع) را دیدی؟ گویا زبانمان بند آمده بود. نتوانستیم سخنی بگوییم!
از مسجد بیرون آمدیم، ابن ابی داوود رواسی را که از متدینین بود، دیدیم. گفت: از کجا می آیید؟
گفتیم: از مسجد صعصعه. و آنچه دیده بودیم برایش تعریف کردیم.
او گفت: آن سوار دو یا سه روز یک مرتبه به مسجد صعصعه می آید و با کسی حرف نمی زند.
گفتیم: خوب او کیست؟ گفت: گمان می کنید که باشد؟
گفتیم: ما فکر می کنیم حضرت خضر(ع) است. او گفت: قسم به خدا! من یقین دارم او کسی است که خضر محتاج ملاقات او است، بروید که راه یافتید!
من به دوستم گفتم: حتما صاحب الزمان(عج) بود.(1)
پی نوشت: 1- بحارالانوار، ج52، ص66