دخترک همیشه میگفت: من برای نجابت و وفا و زیباییت عاشق تو شدم. پسرک برای روز تولدش سه حیوان خانگی به او هدیه داد... اسب سگ و یک پرنده زیبا! تا دخترک خواست دلیل اینکار را بپرسد... پسرک رفته بود. برای همیشه
از گابریل گارسیا مارکز می پرسند اگه بخوای یه کتاب صد صفحه ای در مورد امید بنویسی، چی می نویسی؟ می گه 99 صفحه رو خالی می ذارم. صفحه ی آخر سطر آخر می نویسم امید آخرین چیزی است که می میرد
Love bade me welcome; yet my soul drew back,
...Guilty of dust and sin.
But quick-eyed Love, observing me grow slack
...From my first entrance in,
Drew nearer to me, sweetly questioning
...If I lack"d anything.
"A guest," I answer"d, "worthy to be here":
...Love said, "You shall be he."
"I, the unkind, ungrateful? Ah, my dear,
...I cannot look on Thee."
Love took my hand and smiling did reply,
..."Who made the eyes but I?"
"Truth, Lord; but I have marr"d them: let my shame
...Go where it doth deserve."
"And know you not," says Love, "Who bore the blame?"
..."My dear, then I will serve."
"You must sit down," says Love, "and taste my meat."
...So I did sit and eat.
یک بک گراند بسیار زیبا و قشنگ برای شما عزیزان
برای دیدن این عکس زیبا به ادامه مطلب مراجعه کنید
در کوچه ی درس رهگذریم هنوز ...
وین راه دراز می سپاریم هنوز ...
از اول ثبت نام دو سه ماهی میگذرد ...
ما واحد پاس نکرده داریم هنوز ... !!!!!!!!!!!
روز دانشجو مبارک!!!!!!!!!!