۱- گروه اول مردهائی هستند که دوست دارن خودشون رو بدبخت کنند! این دسته از مردان میرن زن میگیرن!و بعد از مدتی لال میشن.
۲- گروه دوم مردهائی هستند که دوست ندارن خودشونو بدبخت کنن، ولی تا چشم باز میکنن میبینن سه، چهار تا بچه مردم رو بدبخت کردهاند! این گروه میرن کشیش کلیساهای کاتولیک میشن
۳- آخرین گروه هم مردانی هستند که میرن زن میگیرن، بعدش باز هم میرن زن میگیرن، اونوقت میرن یه زن دیگه هم میگیرن و یه دو جین هم صیغه میکنن!
و اما زنها کلا به پنج گروه اصلی تقسیم میشن:
برای خواندن این تقسیم بندی به ادامه مطلب مراجعه کنید
حس کنجکاوی خانم ها تحریک میشه که ببینن چطوره؟
خدا پدر و مادرتُ بیامرزه !!!
خدا خیرت بده، خدا بچه هاتو برات نگه داره، خیر از جوونیت ببینى!
حتما از خودتون می پرسید منظورم کیه ؟
برای فهمیدن این مسئله به ادامه مطلب مراجعه کنید
۱- اگر خواب دیدید در یک جای تنگ و تاریک هستید که از دیواره هایش هلوپ هلوپ خون می چکد و شما در حال شنا کردن در خون هستید، تعبیرش این است که شما در قلب معشوقه تان جای دارید! در ضمن به شما توصیه می کنیم اینقدر فیلم های « سینما ماوراء» شبکه 4 را نگاه نکنید!
2- اگر خواب دیدید در سر کلاس درس هستید و تالس استاد شماست، تعبیرش این است که متاسفانه دچار بحران مثلث معروف(!) شده اید، ضمن ابراز همدردی با شما، لااقل مراقب باشید این مثلث مربع یا پنج ضلعی نشود!
3- اگر خواب دیدید سوار یک عدد ژیان هستید و ناگهان درهایش قفل شد و آتش گرفت ، تعبیرش این است که می توانید رابطه دوستانه خوبی با باجناقتان برقرار کنید، راستی از این بعد با عینک بخوابید تا پژو 405 را ژیان نبینید!
4-اگر خواب دیدید یک عدد ماهی هستید که در یک تور ماهیگیری گیر کرده است و سپس به صورت معجزه آسایی از تور رهایی می یابد، تعبیرش این است که ......................
برای خواندن ادامه این تعبیر خواب به ادامه مطلب مراجعه کنید
قبلهی گربههای عالم
روزنامه خاطرات سفر ببریخان به فرنگستان
■ شنبه اول نیسان
به اتفاق شاه به سفر فرنگ رفتیم. ما البته برای تفریح و تفرج به فرنگستان نرفتهایم چون اهل اندرونی و خدم و حشم و ملازمان رکاب را نیز مثل سلطان صاحبقران در معیت خود بردهایم و تفرج با اهل اندرونی معنا ندارد. ما به فرنگستان آمدهایم تا با گربههای فرنگی مراودتی نماییم و سری به اتحادیه ملل گربهسانان بزنیم و آنجا نطقی بکنیم.
در بدو تشریففرمایی ما «کنت کتیه» به اتفاق «مادموازل پیشیه» و جمعی از گربههای دارالخلافه پاریس و حومه به پیشوازمان آمدند. در مسیر شانزهلیزه جمع زیادی گربههای فرنگی به تماشا آمده بودند و هلهله فرنگی میکردند. در طاق نصرت اتوال، به اتفاق چند فقره فتوغراف به یادگار انداختیم. چند گربه عورت فرنگی آمدند مقادیری رقصیدند که خوشمان آمد و هیجانزده پنجولی زده و احسنتی فرمودیم. سوگلی ما پیشولی بانو با چشم غرهای ما را تحت نظر داشته و با تحیر و تهدید عرض کرد:
- قبلهی عالم؟ ای خاک عالم!
گفتیم که برای تفریح و تفرج به فرنگستان نرفتهایم.
■ یکشنبه دویم نیسان
برای خواندن ادامه خاطرات به ادامه مطلب مراجعه کنید
■ شنبه اول ایلول
و ما که ببری خان، عزیزکردهی سلطان صاحبقران و خود سلطان و خاقان گربههای ممالک محروسه و قبلهی عالم گربهسانان باشیم، اراده فرمودیم خاطرات یومیهی خود را مثال شاه عظیمالشأنمان به مصداق «کلام الملوک، ملوک الکلام» به رشتهی تحریر درآوریم. باشد که عبرتی برای گربهسانان آتیه بوده و این دستخط همامیونی در مصحف ایام یادگار بماند.
■ یکشنبه دویم ایلول
«پنجولالسلطنه» وزیر جنگ آمده راپرت میدهد: یک عده از گربههای قشون انگلیس از مطبخ اردو به اندرونی تجاوز کرده و اسباب صدمه و زحمت شدهاند. فوج گربههای اندرونی هم غیرتی شده، آرایش جنگی به خود گرفته، دم بالا گرفته، مو سیخ کرده، به آنها حملهور شده و اجمعین را دستگیر کرده به محبس بردهاند. آنها نیز تضرع نموده که ما زیاده تجاوز ننموده و کم نمودهایم.
«پشمک الممالک» صدراعظم ما میگوید: رهایشان کنید این گربههای نازنین را، قدمشان روی چشم. علیایحال شاید به قصد ضیافت آمدهاند، میزبان چرا بیمهری کند؟
لهذا ما نیز مهرورزانه فرمودیم آنها را خلعت داده، آزاد کرده و با اکرام تمام با دهل و سرنا راهی نمایند که در فرنگستان نگویند گربههای ایرانی بی چشم و رو هستند.
البته به نظرمان این پشمکالممالک با گربه فراماسونهای حوالی لندن سر و سری دارد. خفیهنویسان راپرت دادهاند ملکه گربههای انگلیس به او لقب Sir Cat Pashmak داده و با مشارالیه مصاحفه و معانقه دارد. خوب میدانیم این پشمکالممالک، گربهی دنبه دیدهای است و پدرگربهسوخته از ما مخفی میکند.
■ دوشنبه سیم ایلول
«ملوسالسلطان» ولیعهدمان آمده با یک .................................
ادامه این خاطرات را در ادامه مطلب بخوانید