خربزه
غضنفر با یه تهرانی و یه اصفهانی با هم میرن یه خربزه میخرن. میگن هر کی که امشب شیرین ترین خواب رو دید اون خربزه رو بخوره. صبح که بیدار میشن تهرانیه میگه من دیشب خواب دیدم تو مسابقه دو شرکت کردم و نفر اول شدم. اصفهانیه میگه من خواب دیدم با تمام فامیل رفتیم یک جائیکه همه جور خوراکی ها بود و مفت مفت بود و ما همینجور می تونستیم بخوریم. میبینن غضنفر هیچی نمیگه، میگن تو چی خواب دیدی، میگه: والله من هر کاری کردم خوابم نمی برد، ساعت 3 بلند شدم خربزه رو خوردم..
خرچنگ
به غضنفر میگن با خرچنگ جمله بساز می گه :کره خر, چنگ ننداز..
سنگر
غضنفر جبهه بوده از هر طرف خمپاره می یومده .یکی داد می زنه می گه : سنگر بگیرید .غضنفر از اون ور می گه : واسه من بربری بگیرید..