در ابتدای زندگی بودم
نشسته در برابر غار
عشق را دیدم
آتش بود
برافروخته
بی مهار
مهیب
ویرانگر
و جذاب
گریختم
اما گریزی نبود
عشق آتش بود
و کشف آن
آغاز عصری دیگر
و مهار آن
زندگی را دیگر ساخت