ترانه دلنگران به زبان لری همراه با ترجمه
خوری نی جز ی ک دلگرونم .............. خبری نیست بجز اینکه نگرانم
خدا دون تا کی زن میمونم .............. و خدا میداند تا کی زنده میمانم
ن حالی سیم من نه روزگاری .............. نه حالی برایم مانده نه روزی
افتام و غریوی و و زاری ................. و به غریبی و بد بختی افتاده ام
چنو دلتنم و تش ها د جونم .......... آنقدر دلتنگم و آتش در جانم هست
ک نتونم ی گر آروم بمونم ............. که نمیتوانم یک لحظه آرام بگیرم
چی بکم ئی روزا دسم پتین ........... چه کنم که این روزا دستم خالیست
بی تو خن و ری لوم نمیشین .......... و بدون تو خنده بر لبهایم نمینشیند
شو و روزم ایوار تنلاتی .... شب و روزم مانند غروب گرفته و غمناک است
چشام گلال دی بی دسلاتی ... و چشمهایم از این تنگ دستی چون رودی
خوری نی بجز ی ک ئی لیو ............ خبری نیست بجز اینکه این دیوانه
هنی هم چش و رت ها میگریو ............... هنوز چشم به راه گریه میکند