امشب بر آستان جلال تو
آشفته ام ز وسوسه الهام
جانم از این تلاش به تنگ آمد
ای شعر ... ای الهه خون آشام
دیریست کان سرود خدائی را
در گوش من به مهر نمی خوانی
دانم که باز تشنه خون هستی
اما ... بس است اینهمه قربانی
خوش غافلی که از سر خودخواهی
با بنده ات به قهر چها کردی
چون مهر خویش در دلش افکندی
او را ز هر چه داشت جدا کردی
دردا که تا بروی تو خندیدم
در رنج من نشستی و کوشیدی
اشکم چون رنگ خون شقایق شد
آنرا بجام کردی و نوشیدی
چون نام خود بپای تو افکندم
افکندیم به دامن دام ننگ
آه ... ای الهه کیست که می کوبد
آئینه امید مرا بر سنگ؟
در عطر بوسه های گناه آلود
رؤیای آتشین ترا دیدم
همراه با نوای غمی شیرین
در معبد سکوت تو رقصیدم
اما ... دریغ و درد که جز حسرت
هرگز نبوده باده به جام من
افسوس ... ای امید خزان دیده
کو تاج پر شکوفه نام من؟
از من جز این دو دیده اشگ آلود
آخر بگو ... چه مانده که بستانی؟
ای شعر ... ای الهه خون آشام
دیگر بس است ... اینهمه قربانی!
دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟ گفت نه .
گفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟ گفت اصلا؟
دختره چشماش پر از اشک شد. هیچی نگفت.
پسره بغلش کرد گفت: تو خوشگل نیستی زیبا ترین هستی.
اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم چون من هم میمیرم.
دلایل دخترها واسه رد کردن درخواست دوستی با پسرها و یا بالعکس:
تو برای من مثل برادر (خواهر) می مونی ! یعنی : خیلی زشتی !!!
فاصله سنیمون کمی زیاده ! یعنی خیلی زشتی !!!
من به تو علاقه به اونصورت ندارم ! یعنی خیلی زشتی!!!
من الان تو موقعیت بدی از زندگیم هستم ! یعنی : خیلی زشتی !!!
من دوست پسر(دختر) دارم ! یعنی : خیلی زشتی !!!
تقصیر تو نیست ، تقصیر منه ! یعنی : خیلی زشتی !!!
من الان توجهم به درسمه ! یعنی خیلی زشتی !!!
من تصمیم گرفتم مجرد بمونم ! یعنی خیلی زشتی !!!
بهتره فقط با هم دوست معمولی باشیم ! یعنی خیلی زشتی !!!
همسر آینده ام!
می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم.
اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی!
اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که .......
ادامه این طنز را در ادامه مطلب بخوانید