مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده سـه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینـه
آنقدر «خیره» شد که تبسم شروع شد
خورشیـد ذرهبیـن به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیـزم شروع شــد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بیتابی مزارع گـنـدم شروع شـد
موج عذاب یا شـب گــرداب ؟ هیچیـک
دریا دلش گرفـت و تلاطم شروع شــد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شـروع شــد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تـا گفتم السلام علیکم ... شروع شد
Wallpaper Collection
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید
تصاویری سانسور شده از از تماشاگران ایران در بازی ایران و امارات
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید