همین یک لحظه را
با من بساز
با من مدارا کن
که من می رقصد هر لحظه
به سازت
می دهد آواز
همین یک شب
در آغوشم بکَش
به لبخندی
بکُش با بوسه ای
هر دم
که می میرد دلم هر شب
همین این بار
فقط این بار
صدایم کن
که جان می گیرد از هرم نفس هایت
تن بی جان این بیمار
و من چشم تو را می خواند وُ
می خوابد وُ
می شود بیدار
به یک دیدار
فقط یک لحظه وُ
یک شب
فقط یک بار
Did I boast of liberty?
..."Twas an insolency vain
I do only look on thee,
...And I captive am again.
شبی از شب ها خدا را دیدم که در حال بازرسی پرونده ها بود یکی را بر داشت و رو به من گفت : آدم کشتی؟ گفتم تو مرا قاتل کردی. گفت دزدی کردی؟گفتم تو مرا محتاج کردی گفت در کوچه نیمه شب با کسی سخن گفتی؟ گفتم تو مرا عاشق کردی پس از اندکی سکوت گفت تو تنها بنده ای هستی که حقیقت زندگی را در یافتی
همین یک لحظه را
با من بساز
با من مدارا کن
که من می رقصد هر لحظه
به سازت
می دهد آواز
همین یک شب
در آغوشم بکَش
به لبخندی
بکُش با بوسه ای
هر دم
که می میرد دلم هر شب
همین این بار
فقط این بار
صدایم کن
که جان می گیرد از هرم نفس هایت
تن بی جان این بیمار
و من چشم تو را می خواند وُ
می خوابد وُ
می شود بیدار
به یک دیدار
فقط یک لحظه وُ
یک شب
فقط یک بار
چقدر خوبه آدم یکی را دوست داشته باشه نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه نه به خاطر اینکه کس دیگری رو نداره نه به خاطر اینکه تنهاست و نه از روی اجبار، بلکه به خاطر اینکه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره اگه من یکی از دوست های خوبت هستم، این رو برام سند کن! یا این پیغام رو برای همه دوست های خوبت بفرست . ببین چند تاش به خودت برمی گرده! اگه 7تاش بهت برگشت، بدون دوست داشتنی هستی